امروز 24 سالم پر شد! مث باد گذشت! واقعا یه چشم به هم زدن بود! قدر تک‌تکِ لحظه‌هاتونو بدونید!خیلـــــــــی زود می‌گذره! شک ندارم چشم هم بزارم شده 30، 40، 50... فکر کردن به اینکه یه روزی تموم میشم، دنیایی که دیگه من توش نیستم، فکر کردن به اینکه یه روزی تمام خاطره‌هام و دوست‌داشتنام تموم می‌شن، یجوریم می‌کنه! نمی‌دونم وقتی دارم تموم میشم چنتاتون اصن منو یادتونه...ولی شک ندارم دقیقا اون لحظه‌ای که داره همه چی برام تموم میشه، همه‌ی همه‌اتونو، خنده‌ها و ناراحتیاتونو تک‌تکِ خاطره‌هاتونو، اینکه بی‌نهایت دوستتون داشتم، از جلو چشام رد میشه و این همون چیزیه که اون لحظه بهم آرامش میده که زندگیمو الکی هدر ندادم،ازینکه یه روزی با شماها بودم و بی‌حد و مرز دوستون داشتم به خودم می‌بالم!
بقولِ مستر کیتینگ(فیلمِ انجمنِ شاعرانِ مرده):
"carpe diem , seize the day"
Gather ye rosebuds while ye may
Old Time is still a-flying
And this same flower that smiles today,tomorrow will be dying...
پ.ن2: عکس زیر هم از شاهکارهای دوران طفولیت و نادانی‌امه ، به تاریخِ 22عه مردادِ 1373، بعدِ 20 سال خاله‌ام بهم دادِش(کادویِ تولد!!)
پ.ن3: محاسبات که سنگین میشد اعداد و حروف رو آینه می‌نوشتم، مثلا بابا رو می‌نوشتم!
- ۲۹ نظر
- ۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۵۰
